http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2011/05/Igor_Pavloff_romance_8.jpg


ای دو چشمت سبزه زارن گریه ات اشک بهاران                 


میروم غمگین و نالان بهر من اشکی میفشان


ای سراپا مهربانی ای نگاهت آسمانی


در دل نامهربانت شوق ماندن مینشانی


ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی


با همه خوبی و پاکی در خزان پژمرده گردی


میروم تا نشنوم آواز باران دو چشمت



میروم چون می هراسم شعله ای افسرده گردی


ای که در خوبی و پاکی چلچراغ آسمانی


http://s2.picofile.com/file/7623133759/i0066qsxsfw886o1v74f.jpg


قلب سردم را چه بی حاصل به سویت میکشانی


عاشق و چشم انتظاری پاک و روشن چون بهاری


هر چه گفتم باورت شد حیف از احساسی که داری


چشمه ای خشک و سیاهم خسته ای گم کرده راهم


بگذر از من چون که دیگر زشت و سرتا پا گناهم


ای که در خوبی و پاکی چلچلراغ آسمانی


قلب سردم را چه بی حاصل به سویت میکشانی


قصه ی تلخ مرا کاش از نگاهم خوانده بودی


من گنه کارم تو خوب و مهربانی مهربانی



http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2011/01/21.jpg